پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز
کتاب پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز یکی از کتاب های ۹ گانه دبی فورد است که همگی در دسته روان شناسی قرار دارند.نویسنده از ۵ قانونی که در این کتاب بیان کرده به عنوان قوانین بازی یاد میکند و برای پاکسازی پیروی کردن از آنها را ضروری میداند.
مقدمه
دبی فورد برای درک بهتر گوهر وجودی انسان داستانی را نقل میکند.در سال ۱۹۵۷زمانی که معبدی را به جای دیگری انتقال میدادند یکی از راهبان متوجه شکافی در یکی از مجسمه های بودا شد. تصمیم گرفتند که یک روز صبر کنند و این شکاف را بررسی کنند. راهب پس از بررسی و تراشیدن مجسمه ،بودایی از جنس طلای خالص دید. گنجی بسیار با ارزش درون یک مجسمه سفالی. این داستان شباهت زیادی به انسان و روح او دارد.
بدن انسان همانند همان سفال، پوششی است که ما را از تاراج در دنیای بیرون نگهداری میکند. برای این که به گوهر وجودی و ارزش حقیقی آن دست یابیم فقط باید لایه های نقاب نفس خودمان را بتراشیم. برای برداشتن این نقابها و پوسته های خارجی یک راه حل قرار گرفتن در زمان مشکلات و سختی هاست. همان رنجی که می تواند ما را به سوی نورهدایت کند. راه دیگری که وجود دارد، پاکسازی آگاهی است. به گونه ای که از جهان بیرون فارغ شویم و به دنیای درون سفر کنیم.
پاکسازی آگاهی
برای پاکسازی آگاهی اولین قدمی که باید برداشت این است که از وابستگی دنیای بیرون رها شویم و خودمان را متعلق به آن ندانیم. با این کار، طبیعت روح که نرم و مهربان و آرام است میتواند صدای خرد را به مغز ما برساند. تعادل میان جلوه های انسانی فقط به دست روح ماست که انجام میگیرد. برای این سفر روحانی به درون خود باید بین دو نیرو انتخاب کنیم. نیرویی که میتواند ما را به کرانه های روشن هدایت کند و نیرویی که میتواند ما را در گذشته ای که سراسر ترس و محدودیت است، نگه دارد.
در این راه نباید نفس را با روح یکی دانست.چرا که روح از آنچه که هست احساس خوبی دارد و برای بهتر شدن آن تلاش میکند. در حالی که نفس اینطور نیست. برای نفس هیچ چیز کافی نیست و همیشه ناراضی و حیران است. و این زندگی را ما یا با روح سپری میکنیم و یا با نفس ! در گاهی اوقات شاید هردو یعنی همزمان با آگاهی الهی (سفر روح) و آگاهی انسانی (سیرنفس).
وقتی با آگاهی الهی و با بالاترین عواطف روحی هم مسیر میشویم زندگی همان میشود که ما میخواهیم. اما اگر با آگاهی انسانی پیش برویم، زندگی چیزی جز خواسته های نفس گیر و جانکاه نفس نیست. و چیزی جز اندوه و نگرانی در پی ندارد!!!
آگاهی الهی سطوح مختلفی دارد. یک سطح از آن همدلی است. همیشه در زمان سختی ها این روح است که تکامل پیدا میکند. و همدلی کردن با کسی که رنجی دیده ، میتواند بیش از رنج خودتان ؛شما را آرام تر و کامل ترکند. ایمان سطح دیگری از آگاهی الهی است. که با انتخاب آن خودمان را به دست قدرت نامتناهی خداوند می سپاریم.
قانون اول: رهایی از چنگ دنیای بیرون
برای آسودگی و آرامش خاطر باید ببینیم کدام بخش از وجودمان بر ما فرمانروایی میکند. ممکن است ذهن در آنِ واحد به هزارو یک ناراحتی که درونمان به وجود آمده ،معطوف باشد جز آن جایی که به روح متصل است. یعنی جایی که ذهن باید در آنجا باشد! با تعلق داشتن به دنیای بیرون وضعیت حال هیچ تغییری نخواهد کرد و برای شنیدن نیازهای روحی باید به منبع درونی وصل شویم.
هرقدر که توجهمان را به دنیای بیرون جلب کنیم از قدرت درون فاصله میگیریم. دنیای بیرونی که کنترلش از دست ما خارج است . رهایی از دنیای بیرون به این معناست که از اضطراب و نگرانیها خودمان را دور کنیم و به سرچشمه الهی که قدرت الهی در روح ماست ، دست پیدا کنیم.
قانون دوم: وداع با خودی که می شناختید
برای وداع با خودی که قبلا بودید فقط باید به صدای روح خود گوش کنید. شناخت خداوند در قلب ما اتفاق خواهد افتاد.در هر مرتبه از آگاهی الهی که باشیم و نه در ذهن! چراکه دانش عقلانی مانع از تجربه حقیقی از ذات الهی می شود.در این سفر، این قانون کمی ما را از عقلانیتِ صرف دور میکند و باعث آزادی ما می شود.بسیاری از باورها و عقاید ما که در چهارچوب دنیای عاطفی ما درست به نظر میرسند شاید باورهای پیش پا افتاده ای هستند که باعث شده ما به خرد الهی نرسیم.
برای درک این موضوع نویسنده داستان کودکانه گرسپر از پاول اون لوییس را نقل میکند. در این داستان خرچنگ کوچکی (گرسپر) که در حال پوست انداختن بود با خرچنگ بزرگتری مواجه میشود و دوست دارد مثل او باشد. خرچنگ بزرگ به گرسپر میگوید که اگر میخواهد مثل او بزرگ باشد باید قلبی بزرگ و نرم داشته باشد.
داستان همه ما مثل داستان گرسپر است .این که از تغییر میترسیم؟ و یا این که دیگران در مورد تغییر ما چگونه فکر میکنند؟ اما باید بدانیم که باید پوسته قدیمی خودمان را کنار بزنیم و خودمان را به دست نیروی بزرگتری یعنی ایمان بسپاریم. تنها با این نیروست که میتوانیم به ذات مقدس خود برگردیم .
روحم میدانست که من تمامی کیفیات لازم برای عیان کردن خرد خدادادی ام به دیگران و ارتقاء خویش را دارم. ممکن است بپرسید خداوندگار من کیست؟ خداوندگار من قدرتی است که هرگز او را ندیده ام اما تجربه اش کردم.قدرتی است که می بخشد اما نمیگیرد، رهنمون میشود اما اجبار نمیکند ،روشنایی میجوید اما به تاریکی حکم نمیدهد.او خداوندگاری است که پیوسته مرا تشویق میکند بهترین ها را انتخاب کنم حتی آن زمان هایی که نیازهای انسانی ام مرا به انتخابی زمینی اغوا میکنند.
قانون سوم: میل به دگرگونی
به محض این که در یابیم مدیریت دنیا و کائنات در دست ما نیست افق های متعالی تر به سوی ما خواهد آمد. میل به دگرگونی و تغییرمیتواند در هر لحظه برای ما اتفاق بیفتد. ما هرلحظه میتوانیم با منبع الهی درونمان ارتباط بگیریم. منبع الهی که می گوید “بخواه تا اجابت کند تو را “. برای این دگرگونی میتوانیم خودمان راه را انتخاب کنیم و یا متیوانیم تسلیم اراده قوی تری یعنی خداوند شویم .
هر زمان که دچار این دگرگونی شدیم و از پوسته خود بیرون آمدیم و به قدرت و نیروی درونیمان متصل شدیم ، باورها و احساساتمان با خداوند یکی میشود و میتوانیم او را حس کنیم.حضوری که سراسر عشق است و شعور. وقتی که غرق این حضور شوید دیگر هیچ چیز نمیخواهید چون به یک دست شدن مطلق که همان ذات مقدس وجود خودِ است، برمیگردیم و همه چیز داریم.
هدف غایی پاکسازی آگاهی رسیدن به مرحله ایست که توسط قدرت برتر با عشقی عمیق شما را هدایت و حمایت میکند. و در این زمان معجزه اتفاق خواهد افتاد . همان معجزه ای که فراتر از محدودیت نفس است و شاید زمانی برای ما غیرممکن بود.
قانون چهارم: اول خدا
نفس انسان میتواند پیله ای برای او بسازد که هیچگاه نتواند با قدرت برتر خود زندگی کند. در واقع اگر از کارهای او آگاه نباشیم میتواند بر آگاهی های ما غلبه کند. و نتیجه این میشود که با وجود تمام امکانات نمیتوانیم زندگی شادی داشته باشیم و آرامش و متانت خودمان را حفظ کنیم. ما برای این که با این قدرت برتردر درونمان متصل شویم، باید از پوسته خارجی نفس و محدودیت های آن خودمان را رها کنیم.
اما جدا شدن از نفس کار آسانی نیست چرا که ما برای زندگی ، که انسان را از انسان های دیگر تمییز دهد به نقاب نفس احتیاج داریم و این یک تضاد بزرگی در زندگی است. برای پیروزی در این بازی زندگی باید درخواست روح خود و حضور خداوند را بر همه چیز مقدم بشماریم . اگر این کار را نکنیم اسیر نفس و امیال آن خواهیم شد.
قانون پنجم : افزودن ظرفیت خویش
هر آدمی در روح خود احساس خلاء میکند. برای پر کردن این خلاء راه های زیادی را میتوان امتحان کرد مثل مواد مخدر، عشق انسانی و … . اما نکته این جاست که این خلاء با مادیات پر نمیشود! و فقط با عشق ناب خداوندی است که این خلاء از بین میرود.
ما دردرون خود اقیانوسی عظیم از عشق و معرفت داریم اما فراموش کردیم که از آن برداشت کنیم چون فراموش کردیم که این حق طبیعی ماست. هرکس برای اتصال به نیروی الهی درونش گنجایش متفاوتی دارد. و به همان نسبت ،ظرفیت و توانایی وجودش مشخص میشود. به همین خاطر است که میگویند خداوند هیچگاه بیشتر از ظرفیت و توانمان به ما چیزی نخواهد داد . پس باید تلاش کنیم که این گنجایش را افزایش دهیم تا توان رها شدن از مشکلات و موانع را داشته باشیم. پاکسازی آگاهی میتواند به ما کمک کند تا ظرفیت خودمان را افزایش دهیم.
فرآیند پاکسازی
در هفت روز اول از باورها و اتفاقات گذشته رها میشوید تا به قدرت و نور ذات برتر برسید. درون و قلب خودتان را آماده کنید تا پذیرای اتفاقات و تغییرات جدید باشد. دراین هفت روز با گذشته آشتی می کنید و به تمرین بخشش ، مراقبت از خود ،خودباوری و … میپردازید.
در طول دوره دوم پاکسازی یعنی هفت روز دوم فقط در زمان حال سیر میکنید. کسی که امروز هستید و هر آنچه انجام میدهید. زمان حال نقطه عطف تعامل با زندگی است.در این هفت روز به تمرین احساساتی چون آزادی، عشق ، بی باکی ،مسئولیت و فروتنی و … میپردازید.
در آخرین مرحله پاکسازی شما تنها به آینده فکر میکنید به این که چه کسی میخواهید باشید. و به پرورش کیفیاتی چون شکرگزاری ،همدلی و توانمندی متمرکز میشوید.
تمرین های کتاب پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز
برای شروع پاکسازی تمرین صبح گاهی در هر یک از این ۲۱ روز لازم است.وقتی که از خواب بیدار میشوید ۲۰ دقیقه صرف خود کنید. اهداف و نیات خود را در طول روز از خود بپرسید و علاوه بر این نیایش یا دعایی که روحتان را آرام میکند را بخوانید.مثل دعای آرامش :
پروردگارا! به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم .
و شجاعتی تا تغییر دهم ، آنچه را که میتوانم .
و درایتی که تفاوت این دو را بدانم.
گام بعدی در تمرین روزانه پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز این است که در میانه روز با عبارت های تأکیدی ،میزان آگاهی و هوشیاری خودتان را بشناسید. و در آخر و پایان روز چند دقیقه به شکرگزاری و قدردانی از خودتان برای قدم برداشتن در این مسیر اختصاص دهید و هم چنین شکرگزاری از خداوند و کائنات که شما را در این مسیر نیرو میدهند و یاری میکنند.صهمعرفی
روز نخست: هدیه خواستن
در اولین روز یکی از قدرتمند ترین عوالم تغییر در این جهان را صدا می زنیم “خواستن “.خواستن به مفهوم این که چیزی را با چنان میلی بخواهیم که تمام باورهای گذشته ما را منسوخ کند.خواستن محرکی برای رشد و تحول درون است.
روز دوم: هدیه خودشناسی
حالا که از خواسته های خود آگاه شدیم باید بررسی کنیم که چه عواملی سبب شده تا ما به تمنای وجودمان نرسیدیم و محقق نشده است. خودآگاهی دومین عامل مهم در تغییر درون است. وقتی که خودآگاهی را بیدار نکنیم در تاریکی و در جهالت ادامه خواهیم داد. و جهالت چیزی جز تعصب و تکرار الگوهای اشتباه نیست. برای خودشناسی باید گذشته خود را مثل یک فیلم سینمایی مورد بررسی قرار دهیم.
روز سوم: هدیه رها کردن
همه تغییرات وقتی شروع میشود که گذشته و هر چیزی که متعلق به آن است را رها کنیم. با رها کردن به عمق پاکسازی میرویم و میتوانیم دوباره به ذهن معصوم و قلب پاک نوجوانیمان برگردیم. سرزنشهایی که در گذشته در حقمان انجام دادند مثل یک سم در روح ما رخنه کرده. ما با گذشتن و رها کردن این انرژی های منفی ،میتوانیم روح خود را ازاین سموم پاک کنیم و سبک شویم.
روز چهارم: هدیه بخشش
در این مرحله باید تمام کسانی که در گذشته باعث رنج و آسیب ما شده اند ،را ببخشیم.از شیوه های رفتاری و فکری گذشته جدا شویم و به آنچه که میتوانیم باشیم فکر کنیم. اگر این بخشش اتفاق نیفتد مانند همان کسانی میشویم که میخواهیم از آنها دوری کنیم!
روز پنجم: هدیه گرامی داشتن
بدن و جسم انسان ، منزلگاه و آرامگاهی مقدس است. ما از بدن خود به عنوان وسیله برای رسیدن به آرزوهایمان استفاده میکنیم. قدم بعدی در پاکسازی آگاهی گرامی داشتن بدن است.به قول شریل ریچارد سون “زیربنای یک زندگی سالم در بدن سالم است.”اگر بدن خود را گرامی بداریم، آنگاه نسبت به این هدیه و امانت ،بیشتر قدردان خواهیم بود. به دنبال این گرامی داشتن عشق بیشتری نثار بدنمان خواهیم کردو در واقع قدرت الهی بیشتری در آن جای خواهیم داد.
روز ششم: هدیه تسلیم
در روز ششم ممکن است با احساسات سرکوب شده گذشته مواجه شوید. اما به هرحال باید اجازه ورود به آنها را بدهید. این اجازه ورود تنها راه رهایی از آن است. با تسلیم کردن احساساتتان به قدرتی برتر از خودتان اجازه ظهور میدهید.
روز هفتم: هدیه خودباوری
در این فرآیند با توجه به شرایط درونی لازم ،باید برای شروع مرحله بعد آماده باشید. خودباوری یعنی تأببد آگاهانه و سنجیده بهترین آگاهی هایمان.
روز هشتم: قدرت رهایی
شروع هفته دوم و زمان حال…در این فرآیند باید مطمئن شوید که از گذشته رها شده و هرچه که مربوط به گذشته است را فراموش میکنید.
روز نهم: قدرت مسئولیت پذیری
منظور از مسئولیت ،نگهداری ذره ای از ذرات خداوند در وجودتان است. یعنی گرامی داشتن و پرورش روح مقدس وجودتان.
روز دهم: قدرت سرسپردگی
بعد ازاین که نگهدارى از جان و روح خود را پذیرفتید لازم است که از حمایت کافى نیز برخوردار باشید. و باید اجازه دهید که نیرویى بزرگتراز خودتان یعنى خداوند راهنماى شما باشد. و باید از خداوند بخواهید که قدرت و شهامت سرسپردگى را به شما عطا کند. و همین باعث ارتباط عمیق شما با خداوند میشود.
پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز
پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز
روز یازدهم: قدرت پذیرش
در این مرحله کتاب پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز می گوید : باید هرچه که بودید و هرچه که هستید و هرچه که خواهید بود را بپذیرید. یعنی باید بپذیرید که زندگى پر از تضاد و ابهام است که شما را به چالش میکشد. و هرجای زندگى جایى برای رشد و تعالى شما خواهد بود .
روز دوازدهم: قدرت خطر کردن
خطر کردن عامل اصلى و مهم همه تغییرات اساسى است. این قدرت به شما این اطمینان را میدهد که فردا مثل امروز نخواهد بود.قدرت خطر کردن خارج شدن از دنیایى است که تا الان در آن بودید و وارد شدن به دنیایى است که با آن ناآشنایید.
روز سیزدهم: قدرت حضور
حضور داشتن یعنى بودن تمام و کمال در همین لحظه! پرورش دادن این قدرت یعنى به آنچه که در لحظه انجام میدهید، آگاهى کامل داشته باشید.
روز چهاردهم: قدرت حقیقت
در این جا باید با خودتان صادق باشید. در مورد زندگى و وضعیت زندگیتان.اگر این صداقت را نداشته باشید هم چنان در گذشته باقى خواهید ماند. در قدرت حقیقت فقط باید حقیقت را بر زبان آورید و تعهدى تمام و کامل داشته باشید!
روز پانزدهم: نور شناخت
شروع هفته سوم و زمان آینده… تصمیم گیرى خردمندانه برپایه حقایق حال، سریع ترین راه شناخت است . برای روشن کردن نور شناخت باید بالاترین سطح آگاهى را انتخاب کنید و هر روز به آن سر بزنید.
روز شانزدهم: نور اراده ى پروردگار
نقشه هاى الهی درون ما حک شده اند. خداوند برای هر یک از ما تقدیرى معین کرده که نشان از تقدس زندگى است. زمانى که ایمان می آورید اراده خداوند برتر از خواست نفس شماست، دیگر هیچوقت بر سر دوراهى نخواهید ماند! چون خداوند راه درست را نشانتان خواهد داد.
روز هفدهم: نور جان سپارى
با پذیزفتن این که شما اراده الهى را بر اراده خودتان مقدم می شمارید ، به قدرتى دست پیدا میکنید که میتوانید راهى سفر الوهیت شوید. این جان سپارى از درون شما آغاز میشود. جان سپارى اولویت های زندگى ظاهرى را به زندگى روحانى درون معطوف میکند.
روز چهاردهم: نور تعالی
حال که تسلیم در برابر قدرت الهى شدید باید بپذیرید که این شمایید که میتوانید حس شایستگى را درون خود تقویت کنید. شما باید ” منِ” انسانى خودتان را متعالی کنید و این ” منِ” انسانى را تبدیل به ” منِ” الهى و یا ” ما ” کنید. و با این ” ما ” میتوانید به هدفى بزرگ برسید. چون خواسته اید که بخشى از قدرتى عظیم تر باشید!
روز نوزدهم: نور هدف
با الوهیت ارتباطى دوباره برقرار کنید. در این جا نباید به گذشته و یا حتى حال خود فکر کنید، باید به سال هاى آینده فکر کنید. هر انسانى روزى دفتر زندگى اش بسته میشود اما حق طبیعى هر انسانى است که میراث خودش را بعد از خود در این دنیا به جای بگذارد. روح شما به طرز فطرى میخواهد اثر خودش را داشته باشد و مدام شما را در راه تحقق آن فرا میخواند.
روز بیستم: نور همدلى
همدلى کلید زندگى کردن در بیرون از محدوده ى نفس و درکى عمیق از حقیقت است. همدلى احساسى است که وقتى ازدریچه قلب به جهان نگاه میکنید، به این حس میرسید.
روز بیست و یکم ( روز آخر پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز ) : نور امکان
در این جا شما باید خیلى آرام به دنیاى بیرون پا بگذارید و روى زمین جدید زندگیتان بذرهاى نو بکارید. این ورود باید با بینشى جدید باشد. و باید چیزهایى را دریافت کنید که آگاهى شما را تقویت کرده و پرورش میدهد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰