آب و شراب
تنها دینی که خدا را به صورت بشر معرفی نکرده است, اسلام است. و اگر خدا بشرگونه معرفی نشود, دین جهانی میشود. آب و شراب, مصداق حلال و حرام, خوب و بد, مفید و مضر و النهایه، تسلیم و تصمیم هستند. آب و شراب به طور جداگانه در تضاد معنوی و دینی در ادیان غیر بشرگونه فصل الخطاب خداوندی هستند.
پس در معنا متفاوت و اگر قاطی شوند، دیگر آب خالص و تمیز و پاک و حلال سوا شدنی نیست .و مجموع مخلوط نجس میگردند. خلط آنها ناپاکی دارد و بس. در قوانین بینقص اسلام که آدمیان هوشمند و خداترس واقعی به آن دست یافتهاند، میتوانند،
عاشق تمام و کمال خداوند یکتا و به حق و فرقان باشند. ولی این روزها در خانوادهها و در اجتماع خانوادگی و در جامعه و جمع بزرگ اجتماعی هر کس خدای خود ساخته خود را در اذهان خود دارد ، و از خدای خود راضی است و خدای خودش هم از رفتار و کردار و گفتار خودش راضی است!
این یکتاپرستی نیست, جمله معروفی این روزها به چشم و گوش میرسد و میخورد, که دین فقط دین انسانیت ! متاسفانه عدهای هم فریب ظاهر فریبی طرفداران این نوع تفکر را میخورند و جذب میشوند. اما غافلند، که یکتاپرستی و خدای واحد و پرقدرت و زیبا و مهربان، اما دقیق، فقط یکی است. و آن هم آفریدگار جهان بزرگ و هدایت کننده بشر و برانگیزاننده همه مخلوقات در معاد و به وقت محشر و قیامت ، که گریزی از این حقیقت نیست.
خداهای کوچک و خود ساخته دست بشرهای امروزی، موجودی واهی و خالی از حقیقت محض خدا ست. به هوش باشیم تا فریب نو دینان و نواندیشان عاری از ادیان را نخوریم . مثال آب و شراب که در متن اشاره شد , همان خدای پاک و حقیقی است ،
با خدای خود ساخته درونی، که به ناپاکی میکشاند هر صاحب کج اندیشی را . مثال : من در میان جامعه به خیال خود آدم خوبی هستم. و هر کاری میکنم ،توجیهی پشت آن دارم ،و خدای من هم از من راضی است .
این بیراهه و کجراهه غیر واقعی را ، باید کنار گذاشته و از اولین دور برگردان آن دور بزنیم! وقتی من میتوانم بگویم ،اعمال و رفتار من خوب است، که دیگران ، در جامعه من را خوب قضاوت کنند . و مردم و انسانهای اطراف من به طور کثیر، من را تایید کنند. نه اینکه خود گویم و خود خندم، عجب مرد هنرمندم! آری بیایید , خوب بودن را از نگاه دیگران به خود جستجو کنیم . بیایید دیگران ، من و تو را قضاوت کنند، اگر در معرض قضاوت دیگران قرار گرفتیم، بدانیم ،که حقیقت را دیگران کثیر میگویند. و اگر این گونه شد ،میشود، مصداق رضایت خلق الله . برابر وعده خداوندی اگر خلق خدا از دست کسی رضایت داشته و تاییدش کنند، قطع یقین خداوند هم راضی است . پس از بتکده درونی خویش خارج شویم و جهان را آنگونه که واقعیت دارد بپذیریم . و خدا را آن طور که شایسته و بایسته است، ببینیم و بپرستیم و اطاعت کنیم.
خدا در اندیشه ی آن کودک بیکفش است.
آن طفل گرسنه .
آن همسایه بینان.
آن مردم مظلوم.
از خود راضی تو مباش، گر هم اندیشه با اندیشه ی نیک خداوند شدی.
خدا با توست، بگذار تا مردم به قضاوت بنشینند.
نویسنده: دکتر حسین برشان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰