تاریخ انتشار : جمعه 13 بهمن 1402 - 7:10
کد خبر : 15598

چکیده ای از کتاب در آغوش نور

چکیده ای از کتاب در آغوش نور
بیادحق. میخوام مطالبی از کتاب در آغوش نور که درمورد معنا ومفهوم واقعی حیات هستی در عالم هستی والهی هست رو بنویسم که تاثیر زیادی در دیدما انسانها درمورد زندگی داره امیدوارم برای دوستان هم مفید باشه.

«…ای مومنان خدارا بسیار یاد کنید.و او را در بامدادو شامگاه نیایش کنید.اوکسی است که فرشتگانش به شما درود

میفرستند،تا سرانجام شمارا از تا ریکی ها به سوی روشنایی بر اورد، واو در حق مومنان مهربان است.

درود خاص آنان در روزی که به لقای او نایل شوند،سلام است،واو برای ایشان پاداشی ارجمند اماده ساخته است.

ای پیامبر،ماتورا گواه ومژده رسان وهشدار دهنده فرستاده ایم.ومومنان را بشارت ده که برای انان از جانب خداوند،بخشش وبخشایش بزرگی در

پیش است…»

سوره مبارکه احزاب ایات ۴۱ تا ۴۷

«…برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان وبهشتی که به پهناوری اسمان وزمین است،بریکدیگرپیشی کنیدکه ان برای کسانی اماده شده است که

به خداورسولانشایمان آورده اند.این فضل الهی است،به هرکس بخواهد می دهدوخداوند صاحب فضل عظیم است.هیچ مصیبتی در زمین ودر وجود

شماروی نخواهد داد،مگر انکه قبل از پیدایش،در کتابی(لوح محفوظ)رقم خورده باشد.مسلما این کار برخدا آسان است…»

سوره مبارکه حدیدآیات ۲۱ -۲۱

«…پیامبر به نازل شده های از جانب پروردگارش ایمان آورده ومومنان نیز همگی به خداوفرشتگان وکتاب ها وفرستادگانش ایمان اورده اند.مادرمیان

پیامبران او فرقی نمی گذاریم.گفتند:شنیدیم وگردن نهادیم.پروردگارا!آمرزش تورا خواستاریم وباز گشت به سوی توست…»

سوره مبارکه بقره آیه ۲۸۵

تقدیم به تمام عزیزانی که هرگز از لطف ورحمت خداوند نومید نگشته اند وهماره محتاج به دعایند…

چند پیام از پیشگفتار کتاب در آغوش نور.

«هیچ چیز برتر وبالاتر از عشق نیست!عشق بایدبرهر چیز عالم،حاکم باشد…!این خودما هستیم که محیط اطرافمان رابا افکار واندیشه هایمان خلق

میکنیم،و فضایی دلپذیریا برعکس تاثر آور و اندوه بار پدید می آوریم.ما به زمین آمده ایم تا زندگی کامل وخوبی را تجربه کنیم.

آمده ایم تا با خلاقیتهایمان،شادی ورضایت لازم رابه دست اوریم،و نه تنها مفهوم موفقیت وپیروزی،بلکه شکست واندوه را نیز دریابیم.لازم است از آزادی

عمل خود،به نحوشایسته وپسندیده بهره بریم. تا به زندگی مان،ارزش وزیبایی بیشتری ببخشیم.»

«ما وظیفه داریم یکدیگر را دوست بداریم!باید نسبت به هم مهربان باشیم.نسبت به یکدیگر گذشت واغماض داشته،وخدمت گذار صمیمی ومخلص یکدیگر باشیم!»

«نیکو بودن وابراز مهربانی به انسانهای دیگر،کار بسیار شایسته ونیکو ودلپذیری است …»

«پیش از آنکه شادی وبهجت را به درستی تجربه کنیم،لازم است معنا ومفهوم اندوه وماتم را دربیابیم…»

حقیقت این است که ما انسانهای مدرن امروزی،دیگر از خاطر برده ایم چگونه جان به جان افرین تسلیم داریم…به گونه ای رفتار میکنیم که گویی دیگر

بخشی از زندگی معمول ما نیست.به همان اندازه نیز،از یاد برده ایم چگونه به نیکی زندگی کنیم.

جزف کمپل،اسطوره شناس بزرگ این قرن اعلام کرده است که بسیاری از مشکلات مدرن ما،از اعتیاد به مواد مخدر گرفته است تا خشونت های مرگباری

که در شهر هایپرجمعیت جهان اتفاق می افتد،مستقیما از فقدان همگانی وعمومی ما برای داشتن اعتقادات معنوی وروحانی پدید امده است.

ما انسان ها، از یاد برده ایم که زندگانی ساده ومعمولی ما،از دیدگاه روحانی وبر اساس نظام الهی،بسیار حائز اهمیت است…

نکته ای رو لازم دونستم که فبل از ادامه دادن تایپیک بگم که:

در آغوش نور،صرفا داستان تجربه جالب وفراموش نا شدنی بانویی به نام بتی جین ایدی نیست که در بیمارستانی

وپس از عمل جراحی،بدرور حیات میگویدو دوباره زنده میشود.در واقع، این کتاب داستان سفری جالب به ژرفنای معنا ومفهوم واقعی حیات وهستی

در عالم هستی ودر نظام الهی است.

منبع:در اغوش نور

من فقط مطالبی رو که قدرت ورحمت وعنایت و…خداوند متعال وهدف از زندگی کردن رو که بیان کرده رو با تغییراتی اینجا مینویسم،

چون اگه بخوام عین همون مطلب رو بنویسم باید کل کتاب نوشته بشه که خب در این فضاامکانش نیست.بنابراین با تغییراتی فقط قسمتهایی

رو که به نظرم ضروری میاد رو اینجا قرار میدم.

از توجه همتون ممنونم.

خداوند مهربان برای هر انسانی معنا ومفهومی متفاوت دارد،خدایی که از سعادت وشادی ما خشنود میشود،خدایی که بر بندگانش رحمت و

برکت می فرستد.شیوه هایی گوناگونی برای شنا خت خداوجود دارد وبه شیوه های گوناگون می توان پروردگار عالم را پرستش کرد.

درواقع همه ماانسانها برای تجربه کردن وآموختن یک رشته دروس معنوی وروحانید بر روی زمین آمده ایم؛و دارای ارواحی مستقل و واحد هستیم وهر کدام

از هوش وشعورمستقلی که پیش از تولدمان بر روی کره زمین رشد وپرورش یا فته ایم برخوردار هستیم،هر یک از ما از آزادی عمل برخوردار هستیم

تا هر آنگونه که دوست داریم تجربه زمینی دنیای فانی را در پیش گیریم.

«والدین نیز نباید آزادی عمل فرزندان را از آنها محروم سازند،زیرا آنها صرفا تحت سرپرستی ونظارت آنها قرار داده شده اند وبس.

خداوند عالم فرزندان را زیر مسولیتونظارت والدین قرار داده است وخود او نیز در هر زمان که اراده کند آنها را دیگر بار از والدین باز میگیرد.»

همه ما نیز به سهم خویش،از برنامه های مشخصی در طول حیاتمان برخوردار هستیم،واینکه پس از تکمیل این برنامه ها،و آموزش دروس لازم روزی

به اقامتماندر روی زمین و به حیات فانی خود پایان خواهیم داد.

همه ما با مشکلات و مبارزاتی در طول زندگی رویارو خواهیم شد،واین مشکلات برای رشد وپرورش معنوی ما واجب والزامی

هست، وجای هیچ گونه نگرانی ویا ترس و یا اندوهی وجود ندارد.

زندگی همه انسانهای روی زمین از هدف خاصی برخوردار است و زمان مرگ هر فردی موقعی فرا می رسد که ماموریتش (هدف از زندگی)،و در واقع معنا

ومفهومی که از این دنیای فانی و زمینی به دست می آورد به انتهای خود می رسد…

دلیلی مشخص برای حضور هر فرد در زمین وجود دارد…

هر یک از ما انسانها،هیچ حقی برای انتفاد یا سرزنش از هیچ نظام کلیسایی یا غیر کلیسایی،یا هیچ دین وآیینی را به هیچ عنوان نداریم!در برابر

خداوند عالمهمه این اماکن مقدس،و همه این مذاهب از ارزشی به یک اندازه زیاد وپر اهمیت برخوردارند! ارواحی بسیار جلیل و والا مقام،با ماموریتهایی

به همان میزان مهم،در کشورها و سرزمینهای سراسر عالم جای داده شده بودند تا از مذاهب و ادیان گوناگون سخن دهند،و در هر دوره ای از حیات

و تکامل بشری در عالم، حضور بهم رسانند تا با پیامشان،به تسخیر و تاثیر نهادن بر قلب دیگران نا ئل آیند.

در جهت دسترسی به حقیقت،لازم بود به ذات مقدس و جلیل خدا گوش فرا داد،و سایر چیزها،از جمله خود خواهی و غرور را از درون نفس زمینی مان

رهایی بخشیم و با آزادی بیشتر و بهتری به آن حقیقت ناب وغائی دست یابیم…

هدف واقعی واصلی حیات در روی زمین:

ارواح ما با میل و رغبت شخصی حاضر شدند فضای زیبا وبی نظیر بهشت را ترک کنند و از تمام امکانات آن چشم بپوشند و بر روی زمین بیاییند!

چه افکار و آرمانها و اندیشه های دلنشینی که در روح هر فرد وجود نداشته…! بدین بسنده بود که دست به آفرینش انها می زدیم…!چه دانشی که

در اختیار ما نبود! دانشی که صرفا در انتظار توجه و علاقه ما به سوی خود،منتظر باقی مانده بود…!

در واقع مرگ هر گز برای روح در نظر گرفته نشده! بلکه فقط برای کالبد جسمانی است وبس.

روح هر انسان خیلی چیز ها رو قبل از تولد می دانسته و آگاهی داشته، در واقع بسیاری چیز ها،و بسیاری خاطرات، با حجابی از فراموشی در

هنگام تولد پوشیده شده است. (در پست بعد کلا درمورد اون حجابها که مطالب زیادی وجود دارد توضیحاتش رو میذارم.)

چرا در دنیا تا این اندازه کلیسا و پرستشگاه های گوناگون ،برای انواع مذاهب و ادیان وجود دارد؟

چرا خداوند عالم،فقط یک پرستشگاه واحد به ما ارزانی نفرموده است؟

هر یک از ما در درجه و مرحله متفاوتی از رشد و تکامل معنوی و روحانی آماده می شویم. در واقع، همه ادیان موجود در روی زمین،لازم و اجباری بودند،

زیراانسان های وجود دارند که به آنچه که می آموزند وآنچه کا تعلیم می گیرند،نیاز مبرم دارند.ممکن است گروهی از انسانها، آنطور که باید وشاید،

در درک والتفاتی معنوی و روحانی از یک مذهب بخصوص را نداشته باشند، حال انکه چنانچه با شریعت وآیین مذهبی دیگر رویارو شوند،و تعالیم لازم را

دریافت کنند،خود را با شرایط آن، کاملا هماهنگ و منطبق سازند. در واقع،مذهبی که باب میل انها خواهد بود،بر روح و جانشان تاثیر نیکو بر جای خواهد

گذاشت؛زیرا مذهب،تنها مرحله ای تکاملی بیش نیست،و این افراد را برای رشدی بیشتر آماده می سازد،تا از دانش و آگاهی بهترو ژرف تری بهره مند گردند.

بنابر این،هر پرستشگاه وهر مکان مقدس،نیازمندی های روحانی و معنوی گروه خاصی را ارضاء می کند،که دیگر اماکن مقدس،به انجام آن قادر نیستند.هر

کلیسا یاپرستشگاه مقدسی،اینقابلیت را ندارد تا نیاز های هر انسانی را در هر سطح و میزان معنوی ارضاء سازد.هنگامی که انسانی،میزان درک و

آگاهی اش را درباره خداوند متعال،و نیز پیشرفت و تکامل ابدی روحش را افزایش دهد،ممکن است از تعالیم مذهبی فعلی اش،احساس نارضایتی کند،و

به جستو جوی فلسفه اخلاقی و حیاتی،یا مذهبی دیگربپردازد،تا این خلاء معنوی و روحانی را در وجود خویش،پر کند.

هنگامی که چنین وضعیتی روی می دهد، چنین انسانی،به درجه کامل تکامل معنوی دیگری دست یافته است،و در آرزوی رسیدن به حقیقتی ژرف تر

و دانشیوالاتر و متعالی تر،و موقعیت و فرصتی طلایی برای رشد و تکامل است. در طول این مسیر سلو کانه، امکانات جدیدی برای تعلیم و آموزش،به هر

انسانی ارزانی داده می شود.

«در واقع بسیاری چیزها،و بسیاری از خاطرات،با حجابی از فراموشی،در هنگام تولد،پوشیده شده است.»

درمورد اون حجابها مطالبی هست که تقریبا عین نوشته نویسنده رو اینجا میذارم.

چه کسی حاضر می شود به زمین فرود آید…!

تمام موجودات به عنوان موجوداتی روحانی،در دنیایی که نه به زندگان تعلق دارد،نه به مردگان،در خلقت و آفرینش زمین شرکت جستند.

از این که جزو بخشی از برنامه بودیم،به هیجان عمیقی فرو رفته بودیم.ما در جوار نور الهی حضور داشتیم،و به خوبی در می یافتیم که خداوند

عالم ما را خلق کرده است،خداوند از تکامل و رشد ما خشنود،و سرشار از عشق مطلق و نامشروط برای هر یک از ما_آفریده هایش_بود.آنجا،

آن هنگام، پیامبران زیادی را مشاهده کردیم، در واقع آنها موجوداتی با هدف الهی و ماموریت الهی بودند همین وبس.پیامبران و امامان مخصوص

وعزیز در برابر پیشگاه جلیل و مقدس باری تعالی هستند.

این احساس دروجود ما هم شکل گرفته که آمدن ما بر روی زمین(آن هم برای مدتی پایان پذیر و کوتاه)، صرفا در جهت رشد و تکامل بیشتر معنویت،

و ادراک روحانی ما بوده و بس.

هر روحی که مقدور بوده بر روی زمین بیاید،شرایط آمدن خود را برنامه ریزی می کرد(از جمله درمورد قوانین فیزیکی و آگاهی فردی هر روحی از

محدودیتهای کالبد جسمانی وقدرت روحانی و معنوی ای که به وی ارزانی می شد)در حقیقت ما در رشد و پرورش گیاهان و نباتات و حیات وحش و

حیوانات و جانوران موجود در روی زمین، کمکی بزرگ به نقشه های الهی کردیم.

همه چیز از ماده ای روحانی خلق شده بود.سپس همین ماده به صورت فیزیکی و ملموس آفریده می شد(مانند منظومه شمسی،خورشید،ستارگان

قمرها وسیارات ونیز کوه ها و رودخانه ها و دریاها و…)

خلقت وآفرینش روحانی را می توان به یکی از تصویر های عکاسی معمول در روی زمین مقایسه وتشبیه کرد.در واقع خلقت روحانی،مانند تصویر چاپ

شده ای، براق و درخشان است، در حالی که کره زمین، نگاتیو تیره و دقیق همان تصویر اولیه و واحد می باشد.

کره زمین صرفا سایه ای از زیبایی و افتخار و جلال خلقت روحانی است وبس.اما اینجا به هر حال،مکانی است که انسان ها برای رشد و تکامل خود،

نیاز مبرم بدان دارند.بسیار لازم می نمود که این مطالب را درک کنم و بفهمم که ما همه، در خلق کردن و آفریدن شرایط هستی امان در روی زمین،

همکری و نظارت مستقیم داشتیم.

بسیاری اوقات، افکار و اندیشه های خلاقی که در سر داریم،نتیجه مستقیم همین الهام گرایی و مکاشفه نامرئی غیر قابل رویت و ناملموس است.

بسیاری از اختراعات مهم ما، و حتی پیشر فتهای فنی و تکنو لوژیکی ما،نخست در عالم روحانی،و به وسیله ارواحی نابغه خلق شده اند،و بعدا،

به ذهن نوابغ زمینی ما خطور کرده اند…

انسانهایی زمینی،با الهام و مکاشفه ،پیامی در جهت آفرینش همان اختراعات جالب و مهم در کره خاکی، دریافت می دارند…

رابطه ای حیاتی و بسیار فعال و مهم میان دنیای فانی و باقی موجود است،و این که ما انسان ها برای پیشرفت خود،نیاز شدیدی

به یاری و همکاری و دوستی ارواح عالم روحانی داریم.همچنین در می یافتیم که ارواح دنیای باقی، از این که بتوانند هر گونه کمکی

در جهت پیشرفت و تکامل ما در هر زمینه انجام دهند،بسیار خشنود وراضی هستند.

منبع: کتاب در آغوش نور

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.