ایران باید بر گسترش روابط با لبنان و مدیریت بحرانهای موجود تمرکز کند

به گزارش نسیم صبا از ایرنا، در راستای تلاشهای ایالات متحده برای افزایش فشارها بر حزب الله لبنان، «جان هرلی»، معاون وزارت خزانهداری در امور مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی، در مصاحبهای در اواخر روز جمعه مدعی شده است که ایران با وجود مجموعهای از تحریمهای غربی که اقتصادش را بهشدت آسیب زده، توانسته است در سال جاری حدود یک میلیارد دلار به حزبالله منتقل کند. سخنان این مقام آمریکایی در حالی مطرح میشود که ارتباطات جمهوری اسلامی ایران با این گروه مقاومت در پی فشارهای وارد شده بر دولت لبنان در جهت توقف پروازهای مستقیم تهران- بیروت و همچنین کاهش چشمگیر سفر مقامهای ایرانی به لبنان، به شدت زیر ذره بین دولت بیروت قرار گرفته است.
برای بررسی اهداف ایالات متحده در اعمال مجموعه فشارهای سیاسی و روانی بر لبنان و حزبالله در این کشور، با احمد دستمالچیان، سفیر پیشین در لبنان و تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفتوگو کردیم.
ایران باید بر گسترش روابط با لبنان و مدیریت بحرانهای موجود تمرکز کند
ارزیابی شما از سیاست کاخ سفید در لبنان چیست و ادعای انتقال یک میلیارد دلار پول به حزبالله علی رغم قطع پرواز مستقیم به این کشور و فضای شکل گرفته در لبنان، تا چه میزان برای تهران دارای تبعات خواهد بود؟
آمریکا یک جنگ روانی گسترده را علیه لبنان آغاز کرده است تا دولت این کشور را تحت فشار قرار دهد و حزبالله را خلع سلاح کند. نماینده ویژه آمریکا با دامن زدن به این فشارها تلاش میکند دولت لبنان را وادار به همراهی کند. اما واقعیت این است که مردم لبنان و بخش بزرگی از بدنه حاکمیت، به هیچ عنوان حاضر نیستند مقاومت تضعیف شود و حزبالله را مصلحت ملی میدانند.
بر اساس نظرسنجیهای اخیر، اکثریت مردم از طوایف مختلف، شیعه، سنی و مسیحی، حمایت خود را از حفظ سلاح در اختیار حزبالله اعلام کردهاند و معتقدند این موضوع باید توسط ارتش یا هر نهاد دیگری تعیین نشود. در برابر چنین سد محکمی، آمریکا تلاش میکند با جنگ روانی نفوذی ایجاد کند و به هدف خود برسد، اما با مانعی جدی مواجه است.
از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز یک مانور نظامی گسترده انجام داد تا نشان دهد امکان حمله به لبنان وجود دارد، اما آخرین بیانیه حزبالله باعث شد این طرح نیز متوقف شود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تصمیم آمریکا برای خلع سلاح حزبالله و جنگ روانی همراه آن، با مقاومت گسترده مردمی مواجه شده و پیشبرد این برنامه را برای واشنگتن دشوار کرده است.
در همین چهارچوب روابط جمهوری اسلامی ایران و لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؛ آیا با توجه به دو سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به این کشور میتوان اینطور نتیجه گرفت که در حال حاضر روابط دو کشور از فضای سیاسی- امنیتی به فضای امنیتی صرف تغییر حالت داده است؟ آینده این روابط را در پس فشارهای غرب و رویکرد دولت بیروت چگونه ارزیابی میکنید؟
طبیعی است که در ادوار مختلف، رابطه ایران و لبنان با حساسیتهایی همراه بوده است. لبنان کشوری است با ۱۷ طایفه و همه این طوایف در ارتباط با جریانها و جهتگیریهای خارجی هستند و هرگونه تحولی در منطقه، بازتاب خود را در لبنان نشان میدهد و بالعکس. در حال حاضر، برخی اعضای کابینه لبنان از نیروهای قوات لبنان به رهبری سمیر جعجع هستند که ممکن است روابط با ایران کمی تحت تأثیر قرار گرفته باشد، اما به نظر میرسد هر دولتی که در لبنان سر کار بیاید، ناچار است رابطهای خوب با ایران داشته باشد، زیرا همه میدانند این رابطه از سرمایههای دولت و ملت لبنان است و هیچ دولتی تاکنون از این سرمایه غافل نبوده است.
در این مقطع زمانی، پرسش این است که دستگاه دیپلماسی ایران چه رویکردی باید در قبال بیروت اتخاذ کند؟
دولت ایران در حال اعزام سفیر جدید به لبنان است و رویکرد مورد انتظار، تمرکز بر گسترش روابط و مدیریت بحرانهای موجود است. سفیر جدید با تجربه و بسیار پخته است و مأموریت دارد تا روابط دوجانبه را مدیریت و ارتقا دهد. به نظر میرسد این گام، اهمیت و اثرگذاری قابل توجهی در تحکیم و توسعه روابط ایران با لبنان خواهد داشت.
حملات تازه رژیم صهیونیستی به لبنان، این گمانه را پررنگ تر کرده است که نتانیاهو با فراغت از جبهه غزه بار دیگر به لبنان بارگشته تا یا بر فضای سیاسی این کشور تاثیر بگذارد یا جنگ جدیدی را به راه انداخته و حزب الله را وادار به ورود به صحنه جنگ کند، این گزاره را تا چه میزان به واقعیت نزدیک میدانید؟
سرنوشت این رژیم از زمانی که این موجودیت نامشروع شکل گرفته تاکنون همواره آغشته به بحرانآفرینی و جنایت بوده است. ذات رژیم صهیونیستی بر پایه استمرار حیات از طریق بحران و خونریزی استوار است؛ بهویژه اکنون که به علت تناقضات داخلی شدید، این بحرانها را بیرونریزی میکند تا بتواند خود را حفظ کند. این یک اصل بنیادین است که بقای این رژیم معلول تداوم خشونت و کشتار است.
در دو، سه سال اخیر نیز مشاهدات نشان دادهاند که بنیان این رفتار ادامه دارد؛ شخص نتانیاهو، برای فرار از دادگاهی که علیه او تشکیل شده و حضور در آن را به مخاطره انداخته، با قرار گرفتن در رأس کابینهای تندرو همواره به بحرانآفرینی متوسل شده است. بنابراین تعجب ندارد که کابینه اسرائیل به صورت پیوسته در حال تولید بحران باشد.
در خصوص لبنان نیز به نظر نمیرسد اکنون امکان یک حمله گسترده فراهم باشد؛ هم وضعیت منطقهای و هم ملاحظات بینالمللی اجازه عملیات یکطرفه را به این رژیم نمیدهد. حساسیت افکار عمومی منطقه و جهان نسبت به بحران غزه، فضای عمل را دشوار کرده است. با این حال، اگر فرض کنیم رژیم صهیونیستی برخلاف همه این تحلیلها و قاعدههای بینالمللی، حتی برخلاف منافع آمریکا بخواهد در جنوب لبنان دست به اقدام بزند، تجربه جنگ اخیر نشان داده است که مواجهه با حزبالله هزینهساز خواهد بود. در جنگ شصت و چند روزه گذشته، حزبالله بدون رهبری متمرکز و با تحمل خسارات، نشان داد که توان تحمیل هزینه بر طرف مقابل را دارد.
بنابراین اگر اسرائیل بار دیگر وارد درگیری با حزبالله شود، باید محاسبات متعددی را مد نظر قرار دهد؛ خلعسلاح محقق نخواهد شد، مذاکره با دولت لبنان بیحاصل خواهد ماند و حمایت منطقهای از لبنان تشدید خواهد شد؛ علاوه بر این، حزبالله خود قادر به وارد آوردن ضربات خواهد بود. در چارچوب این محاسبات منطقی، انتظار نمیرود حزبالله پیشدستانه دست به حمله بزند، اما تجربه نشان داده که رژیم صهیونیستی تابع قواعد و چارچوبهای مشخصی نیست و غالباً بر اساس منافع کوتاهمدت و با تکیه بر اصل غافلگیری عمل میکند. حملات غافلگیرانه تاکتیکی بوده که این رژیم بارها به کار گرفته و پیش از در نظر گرفتن تبعات منطقهای و بینالمللی، بحرانسازی را دنبال کرده است.
با همه این اوصاف، از منظر تحلیلی شرایط کنونی برای اسرائیل دشوار است و انجام حملهای مجدد و گسترده به جنوب لبنان احتمالی سخت و پرهزینه به نظر میرسد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.






ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰