بدرقه آزادی زندانی بگو (برو که برنگردی)
پاک شدی نومید ز حق نگردی( برو که برنگردی)
الهی اسیر عشق مادر بگردی ( برو که برنگردی)
بگو یا علی تو روبراه میگردی( برو که برنگردی)
وای به حال پوشیده گناهان ، که ماییم.
تسویه کرده خدا با جرم عیانان، که شمایید.
دلخور از حکمت حق مباش هرگز ، ای پاک شده.
بهر من و ما شاید دو ، سه اعدام ثبت افلاک شده.
تو زندانی دیواری و من پای به زنجیر همیشه.
روز آزادی تو معلوم و من تا به ابد اسیر ریشه.
تو زندانی توابی و یکبار زدی تبر به تیشه.
تو بخشیده شوی روزی و من عذاب تفسیر همیشه.
با عشق علی میتوان برگشت و ساخت.
آدم شد و رفت سوی گلدشت و شناخت .
بی عشق علی نتوان برگشت و نباخت.
با عشق علی میتوان توبه بازگشت و نواخت.
حسین برشان