نویسنده در این کتاب، از خوانندگان میخواهد که به جای ترس از قضاوت دیگران، اثر منحصر به فرد خود را خلق کرده و به بازخوردهای منفی دیگران توجهی نکنند. در کتاب راه هنرمند خواهید آموخت که همیشه هم قرار نیست از سبکهای موجود پیروی کنید و گاهی اوقات بینظمی، شما را به خلق اثری متعالی هدایت خواهد کرد.
کتاب راه هنرمند از شما میخواهد که ظرف ۱۲ هفته، گام به گام، تکنیکها و نکات مهم در بازیابی خلاقیت را انجام دهید. در طول این ۱۲ هفته با مفاهیم جدیدی آشنا خواهید شد که ممکن است تابهحال آنها را نشنیده باشید؛ یکی از این مفاهیم، اصطلاح «هنرمندان سایه» است که نویسنده در کتابش به کار برده. اگر کنجکاو هستید که بدانید جزو این دسته از هنرمندان هستید یا نه، حتما کتاب راه هنرمند را مطالعه کنید.
خلاصه کتاب راه هنرمند جولیا کامرون راهی برای بازیابی خلاقیت از دست رفته
اگر به مطالب حوزه خلاقیت علاقه داشته باشید، حتما نام کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون به گوشتان خورده است. راه هنرمند یکی از کاربردیترین و محبوبترین کتابهایی است که اساتید این حوزه به خصوص در کارگاههای خلاقیت و دورههای آموزشی از آن بهره میبرند.
البته کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارد، اما وجه تمایز این کتاب با آنها در تمرینهای عملی و برنامه دقیقی است که در اختیارتان قرار میدهد.
کتاب راه هنرمند چه میگوید؟
تمرینهای عملی کتاب راه هنرمند باعث میشود که در آموزشهای حوزه خلاقیت به راحتی بتوان از آن بهره برد و همچنین برنامه دقیقی که ارائه میدهد، شما را از سردرگمی در میآورد. حتما کسانی را دیدهاید هر روز میزان زیادی غذا میخورند و میدانند که بدون برنامه خاص و تنها با کم کردن میزان غذایشان (نه تنوع آن)، مثلا خوردن ۳ کفگیر برنج به جای ۴ کفگیر تا حدودی میتوانند وزنشان را کنترل کنند، اما باز هم از انجام این کار خودداری میکنند! در صورتی که وقتی پزشک برنامهای به آنها میدهد که در آن نوشته شده سه کفگیر برنج، به راحتی برنامه را رعایت میکنند. به قولی داشتن برنامه و مشخص بودن مسیر باعث میشود که فرد به راحتی به جلو قدم بردارد و سردرگم نباشد؛ و این موضوعیست که در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد.
از طرفی وقتی میگوییم «خلاقیت»، منظورمان صرفا ابداع، اختراع یا انجام یک کار بزرگ در سطح جهان نیست! بلکه انجام امور روزانه به روشی خلاقانه، پیدا کردن راهی برای خلاص شدن از روزمرگی و یا راه رهایی از گرههای ذهنی که میتواند برای مدتها ما را در یک نقطه و در حال درجا زدن نگه دارد؛ و بسیاری از موارد مشابه که ما بارها و بارها در زندگی آنها را تجربه کردهایم، میباشد که همگی میتوانند با خلاقیت (به شیوه کتاب راه هنرمند) حل شوند.
[su_note]بیشتر بخوانید: تفکر خلاقانه چیست؟[/su_note]
بنابراین کتاب راه هنرمند یک برنامه برای پیادهسازی خلاقیت در تمامی ابعاد زندگی و رهایی از توقفهای طولانی است. این کتاب چند ابزار حیاتی را به شما معرفی میکند که باید از آنها بهره ببرید و همچنین طی یک برنامه ۱۲ هفتهای آموزشهای جدیدی را فرا گرفته و با ابعاد جدیدی از وجود خود آشنا خواهید شد. در ادامه به توضیح بیشتری راجع به محتوای این کتاب و راههایی که ارائه میدهد میپردازیم.
ابزارهای بنیادی کتاب راه هنرمند
اگرچه این کتاب ابزار متفاوتی را به شما معرفی میکند اما سه مورد آن مهمتر هستند که در ابتدای مسیر با آنها آشنا میشوید و باید در استفاده از آنها تداوم داشته باشید:
صفحات صبحگاهی: نوشتن معجزه میکند، هرچه در ذهنتان است بر روی کاغذ بیاورید. این نوشتهها مخاطبی جز خودتان ندارد، قرار نیست قوانین نگارشی در آنها رعایت شود، قرار نیست اشتباه املایی نداشته باشید و یا حتی جملات ممتد و با معنی باشند! فقط بنویسید؛ حتی اگر نوشتن همیشه برایتان سخت بوده، سعی کنید اینبار آن را انجام دهید، ذهنتان را روی کاغذ تخلیه کنید، بدون آنکه نگران معنا و مفهوم آن باشید؛ قرار نیست از محتویات ذهن خود خجالت بکشید و یا به آنها افتخار کنید، در اینجا فقط شما هستید و نوشتههایتان که کاملا خصوصی هستند، پس صفحات صبحگاهی خود را به صورت روزانه پر کنید.
ملاقات با هنرمند درون: شما باید زمان مشخصی را در هفته تعیین کنید و در آن زمان با خودتان خلوت کنید. این بسته به شرایط زندگی شما دارد، شاید هفتهای ۲ ساعت یا بیشتر، شاید معمولا صبحها باشد و یا شبها، اما باید آن را انجام دهید. چیزی شبیه مراقبه اما کمی آسانتر و دوستانهتر؛ در این ملاقاتها هیچ کس دیگری به جز شما و کودک درونتان حضور نخواهد داشت و هدف این ملاقات فرصت دادن به کودک درون برای ابراز خود و در نهایت پروش خلاقیت است. لازم نیست شما بنشینید و چشمانتان را ببندید و تمرکز کنید! شاید به رستوران بروید و یا کتابخانه و یا هر جای دیگری که کودک درونتان میخواهد حضور داشته باشید، خود را محدود نکنید و تنها این موضوع را در نظر بگیرید که قرارها بین شما و هنرمند درونتان است و فرد دیگری نباید حضور داشته باشد.
پیادهروی روزانه: البته پیادهروی روشی است که توسط پزشکان و متخصصان در حوزههای سلامت روان و جسم توصیه میشود و احتمالا همه افراد از مزایای آن اطلاع دارند. اما در اینجا تفاوتی وجود دارد که شما باید با هنرمند درونتان به پیادهروی بروید! شخص دیگری نباید در این زمان حضور داشته باشد و حداقل زمانی که به آن اختصاص میدهید ۲۰ دقیقه در روز است. این کار علاوه بر فکر، جسم شما را نیز به حرکت در میآورد و به عبارتی به حرکت چرخدنده خلاقیت شما سرعت میبخشد.
اگر چه هدف این کتاب ایجاد اجبار و حالت آزاردهنده در مخاطب نیست، اما به هر حال باید سعی کنید تمامی تمارین را پیوسته و مکرر انجام دهید و در انتهای هر هفته برنامه خود را مرور کنید که تا چه حد دقیق و درست عمل کردهاید؛ و همان بخشی که از انجام آن گریزان بودهاید را بررسی نمایید، علل آن را پیدا کنید و در این لحظه است که شما یکی از گرههای ذهنی را یافته و به مرور توانایی باز کردن آن را نیز خواهید یافت.
برنامه هفتگی و تمرینهای کتاب راه هنرمند
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم این کتاب دارای یک برنامه ۱۲ هفتهای است که برخی قسمتهای آن (مانند سه ابزار ذکر شده در قبل) مدام تکرار میشوند و برخی دیگر تغییر میکنند. اما هدف از این تکرار و تغییر چیست؟ جولیا کامرون هر کدام از این ۱۲ هفته را برای بازیابی بخشی از وجود و ذهن ما در نظر گرفته و با انجام تمارین کتاب راه هنرمند، میتوانیم بازیابی بخشهای از دست رفته را در وجود خود حس کنیم و به مرور متوجه میشویم که نوشتهها و ملاقاتهایمان و گفتوگوهایی که با هنرمند درون خودمان در این ملاقاتها داریم چقدر تغییر میکنند.
وقتی میگوییم بخشهای از دست رفته وجودمان، منظورمان فراموش شده، صرفنظر شده و یا عادتهایی است که باعث نادیده گرفته شدن آن بخشها میشود؛ مثلا حس امنیت، حس ایمان و… ؛ چند نفر از ما همواره در احساس ناامنی به سر میبریم؟ در اینجا مقصود حس ناامنی ناشی از یک حادثه نیست؛ بلکه حس ناامنی که از عدم اعتماد به خودمان نشات میگیرد مقصود این کتاب است. با انجام تمرینهای این کتاب به مرور متوجه مواردی از این قبیل خواهیم شد و با قبول آنها سعی در یافتن علل و حل آنها خواهیم کرد. برای تکمیل این برنامه هفتگی
برنامه این ۱۲ هفته که به بازیابی ذهن و روان ما میپردازد این چنین است:
هفته اول= بازیابی حس امنیت
هفته دوم= بازیابی حس هویت
هفته سوم= بازیابی حس قدرت
هفته چهارم= بازیابی انطباق گفتار و کردار
هفته پنجم= بازیابی حس امکانات
هفته ششم= بازیابی حس فراوانی
هفته هفتم= بازیابی حس اتصال
هفته هشتم= بازیابی حس نیرومندی
هفته نهم= بازیابی حس شفقت
هفته دهم= بازیابی حس حمایت از خود
هفته یازدهم= بازیابی حس استقلال رای
هفته دوازدهم= بازیابی حس ایمان
البته این موضوع را در نظر داشته باشید که ممکن است تمامی این موارد به یک اندازه در شما از دست نرفته و باقی نمانده باشند و هر کسی تجربه متفاوتی از تمارین خواهد داشت. اما پیشنهاد میشود که طبق تمرینها تنها یک هفته را به هر موضوع اختصاص دهید و بیش از این خود را خسته نکنید و در آخر پس از اتمام کتاب در صورتی که هنوز ضعفی را حس میکنید، چند هفته به خود وقت داده و مجددا از ابتدا آغاز کنید.
دلیل اینکه میگوییم برای هیچ کدام از بخشها وقت بیشتری اختصاص ندهید این است که بسیاری از حواس به یکدیگر مرتبط بوده و ممکن است بخشی از بازیابی یک حس همراه با حس دیگری رخ دهد و اختصاص وقت بیشتر تنها موجب خستگی شده و نتیجه مورد نظر برایتان حاصل نگردد. همچنین سعی کنید سه ابزار پیادهروی، پر کردن صفحات صبحگاهی و همچنین ملاقات با هنرمند درون را همواره حفظ کنید.
تغییرات پس از مطالعه کتاب راه هنرمند
بیشترین تغییری که پس از مطالعه این کتاب احساس خواهید کرد، داشتن حس خوب نسبت به خودتان و ایمان به حل شدن مسائل است. شما دیگر نمیگویید مشکل، بلکه هر موضوعی را مثل گرهای میبینید که خود در به وجود آمدن آن دخیل هستید، بنابراین خودتان هم میتوانید گره را باز کنید. شما از حسهایی مثل ترس، ناامنی، کمبود و… عبور میکنید و میدانید که با قدرت، استقلال و تواناییهایتان میتوانید از هر مانعی که به ظاهر وجود دارد عبور کنید و البته این کار را به روشی خلاقانه که مخصوص خودتان است انجام میدهید.
شاید بگویید که شبیه این صحبتها را بارها در کتابهای دیگر و یا از زبان سخنرانان موفقیت شنیدهاید؛ شاید اینها را شعار بدانید؛ اما دقت کنید که شما در این کتاب نمیآموزید که به خود تلقین کنید: «من قوی هستم»! بلکه به دنبال دلایل از بین رفتن حس قدرت در خود میگردید، با هنرمند درونتان روبرو میشوید و حس قدرت از دست رفته را بازیابی میکنید و پس از آن میتوانید از این حس کمک گرفته و بر مسائل فائق آیید.
سخن آخر
در این کتاب هم مانند کتابهای مشابه، شما با جملاتی مثل ارتباط با هستی و کائنات، بازیابی انرژی از دست رفته و دیدگاه مثبت برخورد میکنید؛ اما جولیا کامرون این جملات را به عنوان راه حل ارائه نمیدهد! او نمیگوید مثبتنگر باش تا نتیجه خوب دریافت کنی. کامرون مخاطب خود را میشناسد و میداند که مشکل خواننده این کتاب همین عدم توانایی در مثبتنگریست.
جولیا کامرون تمرینهای ذهنی و جسمی ارائه میدهد که با استفاده از آنها شما راه حل مخصوص به خود را میابید؛ با این راه حل میتوانید تمامی حواس از دست رفته را بازیابی کنید و در نتیجه این بازیابیها مثبتنگر خواهید شد، با هستی ارتباط گرفته و حس میکنید تمامی کائنات طبق خواسته شما رفتار میکنند. در واقع از دید کامرون «دستیابی به حس خوب» نتیجه تمارین شماست، نه راه حلتان! بلکه راه حل در وجود شماست، منحصر به فرد و متعلق به خودتان که هیچ کسی جز شما توانایی بازیابی آن را نخواهد داشت.