تاریخ انتشار: شنبه 7 اسفند 1400 - 13:03

چند وقت پیش برای اخذ وام به یکی از بانک‌ها مراجعه کردم بعد از طی هفت خوان اداری بانکداری ، ده‌ها برگه تایپ شده را دادند که امضا کردیم یعنی م وب ضامن ها ، بعد از امضا باید اثر انگشتی هم میزدیم انگشت‌های مان خیس ازخسته شدن امضاها و شرمسار از رنگین شدن انگشت ها شد و رفتیم در صف انتظار ،

به گزارش نسیم صبا:چند وقت پیش برای اخذ وام به یکی از بانک‌ها مراجعه کردم بعد از طی هفت خوان اداری بانکداری ، ده‌ها برگه تایپ شده را دادند که امضا کردیم یعنی م وب ضامن ها ، بعد از امضا باید اثر انگشتی هم میزدیم انگشت‌های مان خیس ازخسته شدن امضاها و شرمسار از رنگین شدن انگشت ها شد و رفتیم در صف انتظار ،
بی اختیار به یاد داستانی قدیمی افتادم که مردی ربا خور در شهری قدیمی ربا میداد و ربا می خورد ، وجه کلانی برای سود پول خود از مردم بیچاره و نیازمند می‌گرفت و شکلاتی به طرف می‌داد و می‌گفت بگو با رضا و رغبت این شکلات را به مبلغ اینقدر (سود پول )خریدم
مثلاً با این کار ، حرام خدا را حلال می‌کرد و کلاه شرعی می‌گذاشت
او نمی دانست در جنگ با خدا و رسولش هست.
درست موقع امضای برگه های زیاد بانک موقع دریافت وام که برخی متن های آن را گذرا می‌خواندم
یاد شکلات ربا خور افتادم چون متن مثلاً ، قرارداد بانکی هم یه جورایی کلاه شرعی می‌گذاشت
نمیدانم انشالله که دولت و مجلس انقلابی همصدا با مردم و پیرو فتوای برخی مراجع عظام و عالیقدر به این نظام بانکی یک طرفه که سودش فقط طرف بانک است پایان دهند و در سایه ولایت مطلقه فقیه و در ظل امام عصر عجل الله تعالی فرجه و در حکومت اسلامی شاهد و ناظر این جنگ مسموم با خدا نباشیم .
مشکل قضیه اینجاست که مردم مجبور به دریافت وام هستند و بی تقصیر ند ، شاید اگر طبق قرآن کریم و احادیث و روایات فقط ربا دهنده مغضوب خداوند بود ما خیلی رجوع نمی کردیم و با داستان کنار می آمدیم ولی متاسفانه هم ربا دهنده و هم رباخورنده مغضوب و ضالین هستند و اینجاست که باید درنگ کرد و اندیشید .
شاید اگر تنها به جهنم می شدی ما به کنار بودیم ، ولی ظاهر هویدا است که هردو جهنمی هستیم ، پس بیا بیاندیشیم و تسلیم خدا گردیم ،
چون در جنگ با خدا
خدا پیروز است.
نگارنده؛(حسین برشان)